گروه اجتماعی - شاخص امید به زندگی در ایران حدود ۷۴ سال و شاخص امید به زندگی همراه با سلامت حدود ۴۰ تا ۴۵ سال است.
به گزارش پیام ایران، زمانی مرگ و میر یک جامعه به حداقل ممکن میرسد که مرگ و میرها فقط به دلیل کهولت و سالخوردگی باشد. زمانی که مرگ و میرها در جامعهای به دلیل سوانح، تصادفات، مرگ و میر اطفال و نوزادان و ناشی از بیماریهای صعب العلاج یا واگیر رخ دهد، یعنی هنوز مرگ و میر به حداقل ممکن نرسیده و میتواند از این میزان کمتر باشد. یکی از نکاتی که در ایران مطرح است این است که هنوز نتوانستهایم مرگ و میر را به حداقل ممکن برسانیم.
در حالی که گفته میشود ایران وارد مرحله اول سالخوردگی جمعیت شده است، زنگ خطر نرخ «رشد جمعیت ایران» به صدا درآمده و به اذعان جمعیتشناسان تا سال ۱۴۲۰ این نرخ به "صفر" میرسد؛ موالید در کشور نیز همچون کشورهای دیگر کاهش یافته و آمار مرگ و میر بدلیل سالخوردگی، تصادفات و ... رو به افزایش است؛ تمامی این عوامل دست به دست هم داده تا مسئولان سیاستها و مشوقهایی جهت افزایش جمعیت اتخاذ کنند.
از آنجایی که حاصل تفاضل میزان موالید از میزان مرگ و میر «رشد طبیعی جمعیت» خوانده میشود، کاظمیپور در حال حاضر رشد طبیعی جمعیت ایران را از ۸ در هزار یا ۰.۸ درصد نیز کمتر عنوان میکند و میگوید که رشد طبیعی جمعیت ایران، در حال حرکت به سمت صفر است. زمانی که دو نرخ موالید و مرگ و میر به یکدیگر برسند رشد جمعیت صفر خواهد شد. پیشبینیها حکایت از این دارد که در سال ۱۴۲۰ و شاید زودتر نرخ رشد جمعیت صفر شود.
معاون سابق مرکز مطالعات و پژوهشهای جمعیتی آسیا و اقیانوسیه با بیان اینکه ایران در اواخر مرحله سوم گذار جمعیتی قرار دارد و هنوز به مرحله چهارم نرسیده است که وضع باثباتی داشته باشد، میگوید: بسیاری از کشورهایی که اکنون به عنوان کشورهای توسعهیافته تلقی میشوند، توانستهاند رشدهای اقتصادی خود را در مرحله چهارم جمعیتی به دست آورند، زیرا رشد جمعیت کم است و دولتها میتوانند برای پاسخگویی به نیازهای جامعه برنامهریزی کنند.
زمانی که رشد جمعیت در جامعهای بیش از رشد اقتصادی باشد آن رشد جمعیت بیرویه است، به همین دلیل این کشورها به مرحله چهارم رسیدند، رشد جمعیت را کم نگه داشتند که توانستند به رشدهای بالای اقتصادی برسند؛ حال معضلی که برای این کشورها پیش آمده و آن، این است که به دلیل منفی شدن رشد جمعیتیشان سیاستهایی در جهت مثبت شدن رشد جمعیتیشان اتخاذ کردهاند، زیرا زمانی که رشد جمعیت منفی شود، در دراز مدت جمعیت از بین خواهد رفت.
این جمعیتشناس با اشاره به سیاستهای تنظیم خانواده و افزایش باروری کشورهایی همچون سوئد، آلمان و فرانسه میگوید: این کشورها سیاستهایی همچون سیاستهای اقتصادی و فرهنگی مثل ارائه مرخصی به والدین را اجرا کردهاند اما برعکس سیاستهای کنترل موالید، این سیاستها بسیار دیر جواب میدهد و اکثرا این کشورها در رشد منفی جمعیت باقی ماندهاند و یا اگر جمعیت این کشورها رشد کرده، رشد آن بسیار ناچیز بوده است. حال این کشورها علاوه بر سیاستهای افزایش باروری، سیاستهای مهاجرتی اتخاذ کردهاند و میتوان گفت با مهاجرت، تعدیل جمعیتی خود را اعمال میکنند؛ بنابراین سیاستهای افزایش موالید جوابگو نیست، زیرا علت کاهش باروری در این کشورها بیشتر به دلیل دسترسی به رفاه و موقعیت اجتماعی بالاتر و اوقات فراغت بالاتر بوده است؛ زمانی که زوجین به این امکانات دست پیدا کنند حاضر به از دست دادن این امکانات نیستند و به داشتن یک فرزند اکتفا میکنند.
وی ادامه میدهد: تجربه کشورهای دیگر نشان میدهد که ایران نیز این روند را طی میکند اما حسن ایران این است که اکنون حدود ۲۰ سال جلوتر است و هنوز به رشد جمعیتی صفر نرسیده است.
این جمعیتشناس با بیان اینکه ایران از نظر مراحل انتقال جمعیت متفاوت عمل میکند، ادامه میدهد: پیش از اینکه به مرحله چهارم برسیم مرگ و میر افزایش مییابد و ممکن است از باروری هم عبور کند و رشد صفر را نیز زودتر تجربه کند.
کاظمیپور یادآور میشود: کشورهایی که به مرحله چهارم جمعیتی رسیده بودند اینگونه دربارهشان تصور میشد که در مرحله چهارم خواهند ماند، اما سپس متوجه شدند در اثر سالخوردگی جمعیت، مرگ و میر افزایش و سپس رشد جمعیتیشان منفی میشود، اما ایران هنوز به این مرحله نرسیده است. ما ۲۰ سال زودتر متوجه این موضوع شدهایم و اکنون که موالید در حال کاهش است، میتوان سیاستهایی جهت افزایش موالید اتخاذ کرد. در حال حاضر فاصله مرگ و میر و موالید حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار مورد است و هنوز به صفر نرسیده است.
انتهای پیام/