گروه اجتماعی- وقتی زندگی زناشویی به بن بست میرسد و جدایی تنها راه حل به شمار میآید، معمولا زنان متحمل آسیب بیشتری میشوند، مردان اما به راحتی میتوانند به زندگی خود ادامه دهند و حتی به راحتی و بدون هیچ حاشیهای ازدواج مجدد داشته باشند زیرا نگاه مردسالارانه جامعه امروزی ما که ریشه در گذشته دارد، زن را مقصر اصلی جدایی میداند!
به گزارش پیام ایران ، معنی لغوی مطلقه که در چنین شرایطی به زنان نسبت داده میشود یعنی زنی که طلاق داده شده و باور عموم مردم به زنی که واژه مطلقه را بر دوش میکشد زنی است که «نتوانست مردش را نگه دارد»، «نساخته» یا «لابد یک اشکالی داشته! »
سایه سنگین نگاههای منفی جامعه باعث میشود که آنها هیچ وقت نتوانند مانند دوران پیش از ازدواجشان زندگی کنند و در این بین کم نیستند کسانی که میخواهند از آب گل آلود ماهی بگیرند. اگر مشکلات اقتصادی را هم به چنین شرایطی اضافه کنیم، خواهیم دید که زنانی که جدایی تنها راه حل زندگی آنها بوده و در وضع اقتصادی سختی به سر میبرند آسیب پذیرترین قشرها هستند.
سرپرستی یا سوء استفاده؟!
چند وقتی است که عکسی در فضای مجازی دست به دست میشود، عکسی از یک اطلاعیه که روی یکی از پل هواییهای سطح شهر چسبانده شده و مضمون آن این است:« سرپرستی خانم مطلقه... پذیرفته میشود، با هزینه اجاره مسکن+ شرایط دلخواه!»این عکس در بین کابران فضای مجازی با واکنشهای بسیاری همراه بود. خیلیها این رفتار را قبیح و وقیحانه قلمداد کرده اند و خیلیها نیز فرد اطلاعیه دهنده را یک مریض جنسی میدانند که قصد سوء استفاده از یک زن مطلقه بی پناه را دارد! آنچه که در نگاه اول و بعد از خواندن اطلاعیه به نظر میرسد کمی گنگ و مبهم است اما با کمی دقت روی واژهها متوجه میشوید که نگارنده قصد سوء استفاده از شرایط نا مطلوب اقتصادی یک زن مطلقه را دارد! شروط ذکر شده در این اطلاعیه گواه بر همین موضوع است؛ این عبارت هیچ معنی و مفهومی جز سوء استفاده از شرایط نمیتواند داشته باشد! هر چقدر هم که با عینک خوشبینی به موضوع بنگریم باز هم نمیتوانیم از واژههای مطلقه و... چشم پوشی کنیم و این موضوع عمق فاجعه را بیش از پیش به رخ میکشد!
زنانی که بیوگی خود را پنهان میکنند
جو حاکم بر جامعه به نحوی است که زنان مطلقه را به سمت ازدواجهای اجباری پس از طلاق سوق میدهد و زنانی هم که تن به ازدواج نمیدهند، مجبورند که بار منفی افکار و گفتار دیگران را به جان بخرند! سوء استفاده از زنان زمانی که در آسیب پذیر ترین شرایط روحی قرار دارند اتفاقی است که با توجه به اطلاعیه مذکور در جامعه شاهد آن هستیم!
مجید ابهری، آسیب شناس اجتماعی در این باره میگوید: «پدیده بیوگی در جامعه ما و در اکثریت جوامع که فاقد پوشش حمایتهای اجتماعی هستند، همواره عوارض و آسیبهایی را به دنبال دارد. رسیدن سن بیوگی به 17 سال در کشور ما و حضور بیش از 2 میلیو و ششصد هزار زن سرپرست خانوار که اکثریت قریب به اتفاق آنها فاقد پوششهای حمایتی هستند آسیبهایی را بر جامعه تحمیل میکند که ازدواج مجدد، ازدواج سفید و متلاشی شدن خانوادههای اولیه از جمله عوارض آن میباشد. زنان بیوه از آن جایی که طعمه مناسبی برای تنوع طلبان و مردان هوس باز میباشند با ترس و واهمه وارد جامعه میشوند
و به دنبال لقمه نان پاکیزه و حلال میگردند. در بسیاری از اماکن این گونه زنان یا به دروغ خود را متاهل اعلام میکنند و بیوگی خود را مخفی مینمایند یا اینکه مجبورند در سایه حمایت کاذب یک مرد قرار بگیرند تا از آزارهای بعدی در امان بمانند. زنان بیوه حتی در میان اقوام و فامیل خود با نگاهی ارزیابی میشوند که برای خانوادهها خطر تلقی میشود! بنابراین زنان بیوه از آن جا که مشکل میتوانند شغلی را انتخاب کنند همواره مشاغلی مثل پرستاری، نظافت خانه، سرپرستی نوزاد یا کودک یا فعالیت در مهد کودک و مدرسه و بیمارستان را که به نظرشان محیطهای مناسبی است، میپذیرند!»
باور نمیکنم این کار خیر باشد
بر اساس آمارها ۹۰درصد زنان پس از طلاق ازدواج نمیکنند. این در حالی است که ۹۰درصد مردان پس از طلاق، دوباره ازدواج میکنند. در واقع شانس زنان برای ازدواج مجدد یک نهم مردان است. این در حالی است که در خیلی از مواردی که زن پس از طلاق به ازدواج مجدد تن داده شاهد هستیم که چون از روی اجبار و جو حاکم مجبور به ازدواج شده است، طبیعتا ازدواج او موفق نبوده و حتی شرایط سخت تر از ازدواج اولش را نیز تجربه میکند اما به دلیل جبر حاکم، مجبور است که تحمل کند! این تحمل کردنها زمانی سخت تر میشود که پای یک کودک در میان باشد، فرق نمیکند که کودک دختر است یا پسر، در چنین شرایطی مطمئنا قربانی اصلی کودک خواهد بود و بسته به سن کودک میزان آسیب نیز متفاوت است.
ابهری میگوید:« متاسفانه این روزها دیده شده که تعدادی از مردان که در دایره تنوع طلبان قرار میگیرند، به بهانههای پذیرش سرپرستی زنان بیوه با این عنوان که آنها را تحت حمایت مالی قرار دهند، اقدام به انعکاس آگهی میکنند! این کار اگر خیر باشد نیاز به درج آگهی و جنجال تبلیغاتی ندارد! من با تجربه 40 ساله در زمینه آسیبهای اجتماعی و حمایت از زنان بی سرپرست نمیتوانم به این گونه آگهیها با نگاه خوشبینانه بنگرم.
اگر نیت خیر در میان باشد آنها میتوانند دانشجویان دختر یا پسر بدون سر پرست یا فاقد توانمندیهای مالی برای ادامه تحصیلات را به سرپرستی بپذیرند نه اینکه زن بیوهای را به همسری بگیرند! باور نمیکنیم که این حرکت گونهای از خیر خواهی باشد.»
ظهور پدیده هووهای خانوادگی
این آسیب شناس اجتماعی با بیان این که سازمانهای حمایتی و بهزیستی و سازمان رفاه و دیگر سازمانهای مرتبط با این موضوع، هنوز که در اول راه این گونه فریب کاریها قرار داریم باید با قدرت وارد میدان شده و برنامههای حمایتی و بستههای حمایت مادی و معنوی برای پوشش مادی این گونه زنان فراهم سازند، افزود:« مسئولین نباید اجازه دهند که دو نسل در کنار یکدیگر مورد سوء استفاده قرار گرفته و به انحراف کشیده شوند! تشکلهای غیر دولتی و سمنهایی که در زمینه زنان آسیب دیده، زنان فاقد سرپرست و توانمند سازی آنها فعالیت میکنند باید هوشیارانه با این گونه آگهیها برخورد کرده و با اطلاع رسانی به زنان، آنها را نسبت به عواقب شوم این گونه سرپرستیها ظاهری آگاه و بیدار سازند چرا که اگر قرار باشد تحت فشار اقتصادی، زنان مجبور به این گونه پذیرشها گردند دیگر باید منتظر ظهور هووهای خانوادگی باشیم! باید با این گونه حوادث برخورد قانونی صورت پذیرد تا باعث آگاه سازی و روشنگری جامعه شود و این گونه مردان بدانند که اگر خیر خواهند مادیات و اقدامات مادی خود را در اختیار نهادها و تشکلات مردمی و سمنهای
غیر دولتی قرار دهند تا هر گونه شبهه فساد انگیزی و خیانت از روی رفتار آنها برداشته شود.»
اگر طلاق آخرین راه حل اختلافات زناشویی است، پس نباید عرصه اجتماعی بر افرادی که طلاق را به عنوان یک راه حل در نظر گرفتهاند، آنقدر تنگ شود که مجبور باشند برای فرار از بار منفی کلمه مطلقه تن به ازدواجهای ناموفق دهند. هنوز در جامعه ما نگرشها نسبت به زن مطلقه یا بیوه همچون گذشتههای دور است و با اینکه در شرایط کنونی از شدت آن دیدگاههای سنتی کاسته شده اما آنطور که باید این زنان بعد از طلاق نمیتوانند از بند تفکرات منفی در امان باشند.
انتهای پیام/ آفتاب یزد