گروه اقتصادی - کارآفرینی یک کلمه نیست. یک سبک زندگی است. راهی که خودت انتخاب می کنی، سختی هایش را می پذیری و به خودت قول می دهی، هیچ چیز باعث تسلیمت نشود.
ارزش آﻓﺮﯾﻨﺎن و ﮐﺎرآﻓﺮﯾﻨﺎن در دﺳﺖﯾﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﻫﻤﯿﺸﻪ راﻫﯽ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﯾﺎﻓﺖ و اﮔﺮ ﻧﯿﺎﻓﺘﻨﺪ، ﻣﺴﯿﺮی ﺟﺪﯾﺪ ﻣﯽﺳﺎزﻧﺪ تا ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ را بدست آورند؛ موفقیتی که آن سوی ترس است و با ریسک و امید به آینده ملازم و همراه است. در نگرش این طیف، ﭼﺎﻟﺶﻫﺎ و ﻣﺸﮑﻼت ﺑﺮ ﺳﺮ راه ﻫﺮﭼﻪ ﻗﺪر ﻫﻢ ﺑﺰرگ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺑﺎ اﺗﮑﺎ ﺑﻪ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖﻫﺎی دروﻧﯽ ﺳﺮاﻧﺠﺎم ﻣﺤﻮ و ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮه ﺗﺒﺪﯾﻞ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ.
ﻋﻤﺮان ﺑﺎﺋﻮج، کارآفرینی از این جنس است که در طول زندگی و در شرکت پترو ﻧﯿﺮو ﺻﺒﺎ، ﺳﺒﮑﯽ ﻣﺘﻔﺎوت و خاص را برای رهبری و مدیریت سازمان ﺑﺮﮔﺰﯾﺪه است.
او را که اکنون رﺋﯿﺲ ﻫﯿﺎت ﻣﺪﯾﺮه ﺷﺮﮐﺖ ﭘﺘﺮو ﻧﯿﺮو ﺻﺒﺎ اﺳﺖ، باید در زﻣﺮه ﭼﻨﯿﻦ اﺷﺨﺎﺻﯽ دﺳﺘﻪ ﺑﻨﺪی ﮐﺮد ﮐﻪ ﺑﺮ ﻗﺪرت ﻇﺮﻓﯿﺖﻫﺎی دروﻧﯽ و ذﻫﻦ ﻧﺎﻣﺤﺪود، ﺑﺎور دارد .ﭼﻨﯿﻦ ﺑﺎوری ﺳﺒﺐ ﺷﺪه ﻟﻘﺐ“ آﻗﺎی ﻣﺪﯾﺮ ﭘﺮوژه ”، زﯾﺒﻨﺪه ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎ و دﺳﺘﺎوردﻫﺎی او در پروژه های عمرانی حوزه نیرو و ﺻﻨﻌﺖ ﻧﻔﺖ، ﮔﺎز و ﭘﺘﺮوﺷﯿﻤﯽ ﺑﺎﺷﺪ .او ﮐﻪ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﺧﺮداد 1355 اﺳﺖ، ﻣﻬﺎرت وﯾﮋه ای در ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ دارد .ﻋﻤﺮان ﺑﺎﺋﻮج دارﻧﺪه ﻣﺪرک ﻣﻬﻨﺪﺳﯽ ﻣﮑﺎﻧﯿﮏ داﻧﺸﮕﺎه آزاد اسلامی و ﻣﺪرک ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﭘﺮوژه ﺣﺮﻓﻪای از اﻧﺴﺘﯿﺘﻮ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﭘﺮوژه آﻣﺮﯾﮑﺎ اﺳﺖ. او ﺑﺮاﯾﻤﺎن ﺘﻮﺿﯿﺢ داد ﮐﻪ ﺳﺎلﻫﺎ ﭘﯿﺶ ﻧﻄﻔﻪ ﺷﺮﮐﺖ ﭘﺘﺮو ﻧﯿﺮو ﺻﺒﺎ در دﻓﺘﺮ ﮐﺎر 50 ﻣﺘﺮی در ﺑﻠﻮار ﻓﺮدوس در ﻏﺮب ﺗﻬﺮان ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪ و ﺣﺎﻻ اﯾﻦ ﺷﺮﮐﺖ در ﻗﺎﻣﺖ یک ﭘﯿﻤﺎﻧﮑﺎر ﻋﻤﻮﻣﯽ و ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪ در ﺑﺨﺶ ﺧﺼﻮﺻﯽ ﺑﺎ اﺗﮑﺎ ﺑﻪ نگرش پویا و ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ ﮐﺎرآزﻣﻮده، ﺟﺴﺎرت ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ اﻧﺠﺎم ﭘﺮوژهﻫﺎی ﺑﺰرگ را دارد و این موضوع، در فعالیتها و طرح های در دست انجام شرکت نمایان و مشهود است. این گفت و گوی خواندنی، پیش روی شماست.
- در ﯾﮏ ﻧﮕﺎه اﺟﻤﺎﻟﯽ، ﺟﻨﺎﺑﻌﺎﻟﯽ را ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ ﮐﺎرآﻓﺮﯾﻦ در ﺣﻮزهﻫﺎی ﻓﻨﯽ ﻣﻬﻨﺪﺳﯽ و ارزش آﻓﺮﯾﻦ در ﭘﺮوژهﻫﺎی ﻣﻠﯽ ﯾﺎﻓﺘﯿﻢ. ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎﯾﯽ از اﯾﻦ دﺳﺖ در ﺷﺮاﯾﻂ ﮐﻨﻮﻧﯽ ﮐﻪ ﻋﺪم ﻗﻄﻌﯿﺖ در ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎدی وﺟﻮد دارد، ﭼﮕﻮﻧﻪ اﻣﮑﺎنﭘﺬﯾﺮاﺳﺖ؟
ﻋﻠﻤﯽ ﻓﮑﺮ ﮐﺮدن و دارا بودن نگرش سیستمی، روﯾﮑﺮد ﺣﺮﻓﻪای ﻣﻦ در ﺑﯿﺶ از دو دﻫﻪای اﺳﺖ ﮐﻪ در حوزه انرژی ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻣﯽﮐﻨﻢ .ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﻋﻠﻤﯽ، اثرات محسوسی در ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﭘﺮوژه دارد . از همین رو من برای خود برنامه روزانه مطالعه و یادگیری فعال را در دستور کار دارم و همین موضوع را به دیگران نیز توصیه می کنم. چرا که از طریق آشنایی با نگاه های دیگران و تجربیات و زیسته هایشان، می توانیم مسیر تعالی و پیشرفت را با سرعت بیشتر و احتمال موفقیت افزونتر طی کنیم.
هر چند موفقیت از منظر بیرونی، از طریق پارامترهایی قابل سنجش است، اما راه رسیدن به آن ابتدا از درون و از قدرت ذهن آغاز می شود و بعد به بیرون سرایت می کند. در ادامه، ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ از ﻧﮕﺎه ﻣﻦ، داﺷﺘﻦ ﻗﺪرت ﺧﻄﺮﭘﺬﯾﺮی و ﺗﻌﻬﺪ ﺣﺮﻓﻪای اﺳﺖ .ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ اﮔﺮ ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎﯾﯽ ﻋﺎﻣﻞ ﺑﺎزدارﻧﺪه ﺑﺎﺷﺪ، ﮐﺎرآﻓﺮﯾﻦ را از روﯾﺎروﯾﯽ ﺑﺎ آن ﮔﺮﯾﺰی ﻧﯿﺴﺖ .او اﺑﺘﺪا ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺪاﻧﺪ ﮐﻪ ﻗﺮار اﺳﺖ ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ﺑﺎزدارﻧﺪه ﭘﻨﺠﻪ دراﻧﺪازد و در ﺷﺮاﯾﻂ اﺑﻬﺎم، ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎﯾﺶ را ﺑﻪ ﺛﻤﺮ ﻧﺸﺎﻧﺪ. اﻣﺎ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖﻫﺎی بزرگ در ادامه، انسجام سازمانی، ﮐﺎرﮔﺮوﻫﯽ و ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ را ﻣﯽﻃﻠﺒﺪ.
ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎر آﻣﻮزﺷﯽ در ﮐﺸﻮر ﻣﺎ، ﻋﻤﻮﻣﺎ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ را ﮐﺎرﻣﻨﺪ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻣﯽﮐﻨﺪ و ﻧﻪ ﮐﺎرآﻓﺮﯾﻦ .از ﺳﻮی دﯾﮕﺮ، ﻣﺎ ﻗﺎدر ﻧﺒﻮده اﯾﻢ ﻧﻈﺎم ﺣﮑﻤﺮاﻧﯽ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ را در ﺷﺮﮐﺖﻫﺎی ﺧﺼﻮﺻﯽ راﻫﺒﺮی ﮐﺮده و ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﻫﺎ را ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﭘﮋوﻫﺶ ﻫﺪاﯾﺖ ﮐﻨﯿﻢ.
ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺜﺎل ﺷﺮﮐﺖﻫﺎی ﻣﻮﻓﻖ ﺧﺼﻮﺻﯽ در ﮐﺮه ﺟﻨﻮﺑﯽ ﺑﻪ ﻃﻮر ﭘﻮﯾﺎ در ﺑﺪﻧﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ رﺷﺪ ﮐﺮدﻧﺪ و دراداﻣﻪ ﺗﻮﺳﻂ دوﻟﺖﻫﺎ وﺣﺎﮐﻤﯿﺖ ﺗﻘﻮﯾﺖ و ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪﻧﺪ.
ﺑﻪﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ اﮔﺮ راﻫﺒﺮدﻫﺎ را ﺑﺪاﻧﯿﻢ ﺑﺎ ﺣﺪاﻗﻞ ﻣﻨﺎﺑﻊ، ﺣﺪاﮐﺜﺮﻫﺎ را ﺑﻪ دﺳﺖ ﻣﯽآورﯾﻢ. ﺷﺮﮐﺖ ﭘﺘﺮو ﻧﯿﺮو ﺻﺒﺎ از اﺑﺘﺪا ﭼﻨﯿﻦ روﯾﮑﺮد و دﯾﺪﮔﺎﻫﯽ را ﺳﺮﻟﻮﺣﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎﯾﺶ ﻗﺮار داد و از ﯾﮏ دﻓﺘﺮ ﮐﺎر 50 ﻣﺘﺮی در ﺑﻠﻮار ﻓﺮدوس در ﻏﺮب ﺗﻬﺮان ﺑﺪون اﯾﻦﮐﻪ واﺑﺴﺘﮕﯽ دوﻟﺘﯽ ﯾﺎ ﺧﺼﻮﻟﺘﯽ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، رﺷﺪ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﯽ را رﻗﻢ زد و ﺑﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪ رﺳﯿﺪ.
اﻣﺎ در ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﭘﺮﺳﺶ ﺷﻤﺎ، در ﺧﺼﻮص ﻧﺴﺒﺖ ﮐﺎرآﻓﺮﯾﻨﯽ و ﻋﺪم ﻗﻄﻌﯿﺖ، ﺑﺎﯾﺪ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﻣﺴﯿﺮ ﮐﺎرآﻓﺮﯾﻨﯽ در اﯾﺮان، ﻣﺴﯿﺮ ﺳﺨﺖﮔﺬری اﺳﺖ. ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻧﻤﻮﻧﻪ، ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﺧﻠﻖ ﻧﻘﺪﯾﻨﮕﯽ ﺑﺎﻻ و تورم ممتد در دو دﻫﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ، ﺗﻮﻟﯿﺪ و ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎدی ﻣﻮﻟﺪ در ﺗﻨﮕﻨﺎﻫﺎی ﻓﺮاوان ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﺗﻮرم درازﻣﺪت، اﻗﺘﺼﺎد دﻻﻟﯽ را ﮔﺴﺘﺮش داده و اﯾﻦ وﺿﻌﯿﺖ ﺑﺮای ﺑﺨﺶ ﺳﺎﻟﻢ اﻗﺘﺼﺎد ﮐﻪ ﺑﺎ اﻧﺪﯾﺸﻪ ورزی و ﻣﻬﺎرت درﺳﺎزﻧﺪﮔﯽ و ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻧﻘﺶ دارﻧﺪ، ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﻧﺎاﻣﯿﺪﮐﻨﻨﺪه و یاس آور ﺑﺎﺷﺪ. اﻗﺘﺼﺎد ﻏﯿﺮﻣﻮﻟﺪ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﻓﺮﻫﻨﮓ و ﻣﻨﺎﺳﺒﺎت ﺣﺮﻓﻪای در ﮐﺴﺐوﮐﺎرﻫﺎ و کاهش انگیزه ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ آﺳﯿﺐ ﺑﺰﻧﺪ. از این رو و با این استدلال ها، واضح است که ﻣﻦ ﺑﻪ ﺷﺪت ﻃﺮﻓﺪار اﻗﺘﺼﺎد ﻣﻮﻟﺪ و روﯾﮑﺮد ﺗﻮﻟﯿﺪﻣﺤﻮر در ﮐﺸﻮرباشم و اﻓﺘﺨﺎر ﻣﯽﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺷﺮﮐﺖ ﭘﺘﺮو ﻧﯿﺮو ﺻﺒﺎ در 34 ﭘﺮوژه ﻣﻠﯽ ﮐﺸﻮر اﻋﻢ از ﺳﺎﺧﺖ ﺑﺨﺶﻫﺎﯾﯽ از ﭘﺘﺮوﺷﯿﻤﯽ ﻟﺮﺳﺘﺎن، ﭘﺮوژه ﻣﺘﺎﻧﻮل ﮐﺎوه ﺑﻪﻋﻨﻮان ﺑﺰرﮔﺘﺮﯾﻦ واﺣﺪ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﺘﺎﻧﻮل در ﺟﻬﺎن، ﭘﺮوژه ﺟﻤﻊآوری ﮔﺎزﻫﺎی ﻓﻠﺮ ﺑﯿﺪﺑﻠﻨﺪ، ﭘﺮوژه ﻫﺎﯾﮑﻮ ﻣﺎﻫﺸﻬﺮ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﭘﺮوژهﻫﺎی ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﺣﻮزه اﻧﺮژی و ﻧﯿﺮو ﺳﻬﻢ و ﻧﻘﺶ داﺷﺘﻪ اﺳﺖ .اﯾﻦﻫﺎ ﻫﻤﻪ در ﺑﺨﺶ اﻗﺘﺼﺎد ﻣﻮﻟﺪ و سالم ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺮای ﮐﺸﻮرﻣﺎن ارزش آﻓﺮﯾنند.
- ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻇﺮﻓﯿﺖﻫﺎی دروﻧﯽ، روﯾﮑﺮدی ﺣﺮﻓﻪای اﺳﺖ .ﺑﺎ اﯾﻦ وﺟﻮد، ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎﯾﯽ ﻫﻢ در اﻗﺘﺼﺎد وﺟﻮد دارد ﮐﻪ اﺟﺎزه ﻧﻤﯽدﻫﺪ ﺑﻨﮕﺎهﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎدی ﺣﺮﮐﺖ و ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻣﻄﻠﻮب داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﺑﺎ اﯾﻦ ﻧﺎﻣﻼﯾﻤﺎت ﺑﯿﺮوﻧﯽ ﭼﻪﮔﻮﻧﻪ ﮐﻨﺎر آﻣﺪه اﯾﺪ؟
ﻣﻦ در ﺗﻔﮑﺮاﺗﻢ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯽدﻫﻢ ﺧﻮشﺑﯿﻦ ﺑﺎﺷﻢ و ﺑﺎ ﻧﮕﺎه ﺑﻪ ﻧﯿﻤﻪ ﭘﺮ ﻟﯿﻮان ﺑﻪ اﻃﺮاﻓﯿﺎن اﻧﺮژی ﺑﺪﻫﻢ .ﺑﻪ ﻗﻮل ﮐﻨﻔﺴﯿﻮس، بهتر است ﺑﻪ ﺟﺎی اﯾﻦ ﮐﻪ به ﺗﺎرﯾﮑﯽ ﻟﻌﻨﺖ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﻢ، ﺷﻤﻌﯽ روﺷﻦ ﮐﻨﯿﻢ.
ﺑﺪﯾﻬﯽ اﺳﺖ نظام حکمرانی در اﯾﺮان ﺑﺎ ﭼﺎﻟﺶﻫﺎ و ﺑﺤﺮانﻫﺎﯾﯽ روﺑﺮو اﺳﺖ و ﺿﺮورت دارد برای شکل گیری اقتصادی قدرتمند، به اسیب شناسی وضعیت کنونی بپردازیم تا کاستی ها، ﺑﺮﻃﺮف ﺷﻮد و ﺑﻪ آن ﭼﻪ در اﺳﻨﺎد ﺑﺎﻻدﺳﺘﯽ ﺑﺮای ﺗﻮﺳﻌﻪ ﮐﺸﻮر ﺗﺎﮐﯿﺪ ﺷﺪه، دﺳﺖ ﯾﺎﺑﯿﻢ .از اﯾﻦ رو ﻻزم اﺳﺖ ﻫﺮ روز در ﻓﮑﺮ ﺑﻬﺒﻮد ﺣﮑﻤﺮاﻧﯽ در ﻫﻤﻪ ﺳﻄﻮح ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺗﺎ ﺑﺨﺶ ﺧﺼﻮﺻﯽ ﺑﺘﻮاﻧﺪ در ﺑﺴﺘﺮی ﮐﺎرآﻣﺪ و اﺛﺮﮔﺬار ﻧﻘﺶآﻓﺮﯾﻨﯽ ﮐﻨﺪ.
ﺑﻪﮔﻔﺘﻪ ﺑﻨﺠﺎﻣﯿﻦ دﯾﺰاﯾﻠﯽ، ﺑﺮاﯾﻦ ﺑﺎور و ﯾﻘﯿﻦ ﻫﺴﺘﻢ ﮐﻪ اﻧﺴﺎن زاﯾﯿﺪه ﺷﺮاﯾﻂ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻠﮑﻪ ﺧﺎﻟﻖ آن اﺳﺖ و ﻣﺼﺮاﻧﻪ اﯾﻦ ﺗﻔﮑﺮ و ارزش را در ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﭘﺘﺮو ﻧﯿﺮو ﺻﺒﺎ ﺟﺎری ﮐﺮده اﯾﻢ .ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﺎ از اﺑﺘﺪا دﯾﺪﮔﺎه و ﻫﺪﻓﯽ را ﺳﺮﻟﻮﺣﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎﯾﺶ داﺷﺖ و ﺳﻨﺪ ﭼﺸﻢاﻧﺪاز ﻣﺎ اﯾﻦ ﺑﻮد ﮐﻪ ﺑﻪ یک ﭘﯿﻤﺎﻧﮑﺎر ﻋﻤﻮﻣﯽ در ﻣﻘﯿﺎس FEPCM ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﺸﻮﯾﻢ و ﮐﻞ ﻓﺮآﯾﻨﺪﻫﺎ ﺷﺎﻣﻞ ﻃﺮاﺣﯽ و ﻣﻬﻨﺪﺳﯽ، ﺧﺮﯾﺪ، اﺟﺮا، ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ و ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻣﺎﻟﯽ ﭘﺮوژهﻫﺎ را ﺑﺮﻋﻬﺪه ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ .ﭼﻨﯿﻦ اﯾﺪه ای، ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺛﺮوت ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه دارد، ﺿﻤﻦ آن ﮐﻪ اﻣﮑﺎن ﺻﺎدرات ﺧﺪﻣﺎت ﻓﻨﯽ و ﻣﻬﻨﺪﺳﯽ را ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﺑﺮای ﺗﺪاوم ﻣﺴﺘﻤﺮ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺷﺮﮐﺖ، ﺧﻮد را ﻣﺘﻌﻬﺪ ﻣﯽداﻧﻢ ﻣﺪلﻫﺎی ﻣﻮﻓﻖ دﻧﯿﺎ وروﯾﮑﺮد رﻗﺒﺎی ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ را ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﮐﻨﻢ.
در ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل آن ﻫﺴﺘﯿﻢ ﺗﺎ ﺷﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺷﺎﻧﻪ ﺷﺮﮐﺖﻫﺎی ﻣﻌﻈﻤﯽ ﭼﻮن ﺗﻮﺗﺎل، ﺟﯽﺟﯽﺳﯽ، ﺑﺮﯾﺘﯿﺶﭘﺘﺮوﻟﯿﻮم، ﺷﻞ، هیوندای، ﺗﻮﯾﻮ در ﭘﺮوژهﻫﺎی ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ رﻗﺎﺑﺖ ﮐﻨﯿﻢ. در این رابطه، ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺪاﻧﯿﻢ اﯾﻦ ﺷﺮﮐﺖﻫﺎ ﭼﻪ رفتار و رویه‌هایی داﺷﺘﻪاﻧﺪ و ﭼﮕﻮﻧﻪ و با اتخاذ چه روشهایی، ﺗﻮاﻧﺴﺘﻪاﻧﺪ ﭘﺮوژهﻫﺎی ﭼﻨﺪ ﻣﯿﻠﯿﺎرد دﻻری را در ﺳﻄﺢ دﻧﯿﺎ به کیفیت مطلوب،ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ کرده و به انجام برسانند.
- ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺷﻤﺎ آﯾﺎ دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ اﯾﻦ اﻫﺪاف روﯾﺎﯾﯽ ﻧﯿﺴﺖ؟
شاید نوع فکر و نگاه ﻣﻦ برای دﯾﮕﺮانی، روﯾﺎﯾﯽ ﺑﺎﺷﺪ. اما ﻣﻦ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ روﯾﺎﻫﺎم زﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽﮐﻨﻢ. ﭼﻮن ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﻨﻢ ورود من به عرصه ﮐﺎرآﻓﺮﯾﻨﯽ شکل گرفته از همین رویاها ﺑﻮده اﺳﺖ و لاجرم باید از این منبع الهام بخش دست برندارم. اما قبول دارم که داشتن رویا، شرط لازم و نه کافی برای دستیابی به اهداف بزرگ است و بنابراین،ﺑﺮای ﮐﺎرآﻓﺮینی، ﺑﺎﯾﺪ ﺧﻄﺮﭘﺬﯾﺮ و ﺑﻪ اﺻﻄﻼح دﯾﻮاﻧﻪ ﻫﻢ ﺑﻮد. دل به دریاهای پرتلاطم زد و ﺗﻤﺎم ﻣﺸﮑﻼت ﺳﺮ راه را ﭘﺎﯾﺶ ﮐﺮد. ﻣﺮﺗﺐ از وﺿﻊ ﻣﻮﺟﻮد ﺗﺤﻠﯿﻞ و ارزﯾﺎﺑﯽ درست داﺷﺘ و با شکار ﻓﺮﺻﺖﻫﺎ، به ﺛﺮوت آﻓﺮﯾﻨﯽ رسید.
در ﻋﯿﻦ ﺣﺎل ﮔﻤﺎن ﻣﯽﮐﻨﻢ ﺑﺮای ﮐﺎرآﻓﺮﯾﻨﯽ ﭘﺎﯾﺪار ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ واﻗﻌﯿﺖﻫﺎ ﻫﻢ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﺮد. همچنین ﻣﻌﺘﻘﺪ ﻫﺴﺘﻢ فعالیت اقتصادی در اﯾﺮان، ﺳﺒﮏ و سیاق ﺧﺎص ﺧﻮد را دارد ﮐﻪ اﯾﻦ ﺳﺒﮏ ﻟﺰوﻣﺎ ﺑﺎ ﮐﺸﻮرﻫﺎی دﯾﮕﺮ ﯾﮑﺴﺎن ﻧﯿﺴﺖ و کارآفرین ها و فعالان اقتصادی باید به آن ملاحظات و مختصات توجه کنند.
ﻣﻌﺘﻘﺪ ﻫﺴﺘﻢ در ﻫﻤﻪ ﺑﺨﺶﻫﺎی ﺣﮑﻤﺮاﻧﯽ، ﺑﺎ ﻧﮕﺎه ﺑﻪ ﺷﺎﯾﺴﺘﻪ ﺳﺎﻻری اﻧﺴﺎنﻫﺎی ﺻﺎﺣﺐ ﺻﻼﺣﯿﺖ، رﻫﺒﺮی ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎ را ﻋﻬﺪه دار ﺷﻮﻧﺪ .ﺑﺎ روﯾﮑﺮد ﻋﻠﻤﯽ و ﺗﺠﺮﺑﻪاﻧﺪوزی ﻣﯽﺗﻮان ﺷﺮاﯾﻂ ﺑﻨﮕﺎهﻫﺎ را ﻋﻮض ﮐﺮد ﺗﺎ در ﮔﺮداب روزﻣﺮﮔﯽ ﮔﺮﻓﺘﺎر ﻧﺸﻮﻧﺪ. من همواره گفته ام و این را در کتاب من با عنوان «تولید ثروت» هم می خوانید که حاصل روﯾﺎﻫﺎی اﻧﻔﺠﺎری ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﺗﻐﯿﯿﺮات اﻧﻔﺠﺎری، ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺛﺮوتﻫﺎی اﻧﻔﺠﺎری است.
در ﺟﻤﻊﺑﻨﺪی ﮐﻠﯽ و ﺑﺎ ﺳﺮﻟﻮﺣﻪ ﻗﺮار دادن ﭼﻨﯿﻦ ﻣﺸﯽ و رﻓﺘﺎری ﮐﻪ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺒﺴﻮط درﺑﺎره آن ﺻﺤﺒﺖ ﺷﺪ، در ﭘﺘﺮو ﻧﯿﺮو ﺻﺒﺎ از ﺗﻬﺪﯾﺪﻫﺎ ﻓﺮﺻﺖ ﺳﺎﺧﺘﻪاﯾﻢ. ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺜﺎل، دریکی از ﭘﺮوژهﻫﺎی اﺧﯿﺮﻣﺎن که بید بلند است، ﺟﻤﻊآوری ﮔﺎزﻫﺎی ﻫﻤﺮاه بیدبلند در ﻣﺎرون 3، ﻣﺎرون ۵ و راﻣﺸﯿﺮ، ﻇﺮف ﻫﻔﺖ ﻣﺎه ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﭼﺸﻢﮔﯿﺮی ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺳﺎﯾﺮ رﻗﺒﺎ داﺷﺘﯿﻢ.
جالب است برایتان بگویم همه طرح های در دست اجرای شرکت، لزوما سودآور نیست. ما در ﻣﻮاردی ﮐﻪ ﻃﺮح ﯾﺎ ﭘﺮوژه در دﺳﺖ اﺟﺮا، زﯾﺎنده ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺎ خلاقیت، ﻧﻮآوری و اعتماد سازی ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﺧﺮوج از ﺑﻦﺑﺴﺖ می گردیم و هرگز، ﮐﺎر را ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ زﯾﺎن دﻫﯽ ﻣﺘﻮﻗﻒ ﻧﻤﯽﮐﻨﯿﻢ. ﺑﺎ ﭼﻨﯿﻦ اﻧﮕﺎره ای، وﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺳﺎﺧﺘﻦ اداﻣﻪ ﻣﯽدﻫﯿﺪ، ﻣﺤﯿﻂ را ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﺧﻮد ﻗﺮار ﻣﯽدﻫﯿﺪ. من همیشه سعی کرده ام درﻫﻤﻪ ﻣﺬاﮐﺮات، ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد دﻫﻨﺪه باشم. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ وﻗﺘﯽ ﮐﺎرﻓﺮﻣﺎیان، اﻋﻢ از دوﻟﺘﯽ ﯾﺎ ﺧﺼﻮﺻﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯽﺷﻮند ﮐﻪ ما در ارائه پیشنهاداتمان، ﺣﺴﻦ ﻧﯿﺖ داریم، ﺑﺎ ﺗﻔﮑﺮ ﺳﺎزﻧﺪه ما ﻫﻤﺮاه ﻣﯽﺷﻮند.
- ﺷﻤﺎ از ﺑﺎورﻣﻨﺪی روﯾﺎﻫﺎﺗﺎن ﺑﺮای ﺗﻮﺳﻌﻪ ﮔﻔﺘﯿﺪ .ﻣﯽﺧﻮاﻫﯿﺪ ﺷﺮﮐﺖ ﭘﺘﺮو ﻧﯿﺮو ﺻﺒﺎ ﺗﺒﻠﻮر ﭼﻪ روﯾﺎﯾﯽ ﺑﺎﺷﺪ؟
وﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ روﯾﺎ دارد، ﯾﻌﻨﯽ ﺑﻪ وﺿﻊ ﻣﻮﺟﻮد راﺿﯽ ﻧﯿﺴت و ﭼون رﺿﺎﯾﺖ ﻧﺪارد در ﺗﻌﺎﻣﻞ ﺑﺎ دﯾﮕﺮان در ﺗﻼش اﺳﺖ روﯾﺎﻫﺎﯾﺶ را ﮔﺴﺘﺮش دﻫﺪ و از وﺿﻊ ﻣﻮﺟﻮد ﺑﻪ وﺿﻊ ﻣﻄﻠﻮب ﺣﺮﮐﺖ ﮐﻨﺪ .از اﯾﻦ رو، ما ﺑﺮای ﺗﻮﺳﻌﻪ و ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ، ﭘﺘﺮو ﻧﯿﺮوصبا، سقف و ﺣﺪی در ﻧﻈﺮ ﻧﮕﺮفته ایم. در این روند، ﻫﺮ روز ﺧﻠﻖ ﻧﻮآوری ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ اﺳﺘﺮاﺗﮋیﻫﺎی ﺟﺪﯾﺪ ﺧﻮاﻫﯿﻢ داﺷﺖ ﺗﺎ به ﺣﺪ و اﻧﺪازه ﺷﺮﮐﺖﻫﺎی ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺑﺮﺳﯿﻢ. ﻫﺪفﮔﺬاری ﻣﺎ تا پایان دﻫﻪ اول ﻗﺮن ﺟﺪﯾﺪ ﺧﻮرﺷﯿﺪی، دﺳﺖﯾﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﮔﺮدش ﻣﺎﻟﯽ ﺳﺎﻟﯽ 10 ﻣﯿﻠﯿﺎرد دﻻر اﺳﺖ ﺗﺎ ﻗﺎدر ﺑﺎﺷﯿﻢ اﺑﺮﭘﺮوژهﻫﺎی بین المللی را ﺑﻪ دﺳﺖ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ.
در این راستا، ﭘﺘﺮو ﻧﯿﺮو ﺻﺒﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ زﻧﺠﯿﺮه ارزش را ﺑﺎ ﺷﺮﮐﺖﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺸﺎرﮐﺖﮐﻨﻨﺪهﻫﺎی ﮐﻠﯿﺪی در اﻃﺮاف آن ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺷﺪه، رﻫﺒﺮی و ﺑﺎ ﻣﺸﺎرﮐﺖ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎن ﮐﻠﯿﺪی، ﻫﻢزﻣﺎن ارزش آﻓﺮﯾﻨﯽ ﮐﻨﺪ .در ﻣﺴﯿﺮ اﺳﺘﻔﺎده از ﻓﻨﺎورﻫﺎی ﻧﻮﯾﻦ ﻫﻢﭼﻮن هوشمندسازی،ﻫﻮش ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ، ﭘﺮوژهﻫﺎی ﺷﺒﯿﻪﺳﺎزی، ﺑﺎزآﻓﺮﯾﻨﯽ ﭘﺮوژهﻫﺎ در ﺑﺴﺘﺮ ﻣﺘﺎ، اﯾﻨﺘﺮﻧﺖ اﺷﯿﺎء در ﭘﺮوژهﻫﺎی EPC ﻫﺴﺘﯿﻢ.
- ﺑﻪ اﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ، ﻣﯽﺗﻮان ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﻮد ﺑﺎ ﭼﻨﯿﻦ ﻧﮕﺮﺷﯽ ﺑﯿﺶ از 2500 ﻧﯿﺮوی اﻧﺴﺎﻧﯽ ﺗﺤﺖ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺟﻨﺎﺑﻌﺎﻟﯽ از روﯾﮑﺮدﻫﺎی آﻣﻮزﺷﯽ و درﯾﺎﻓﺖ ﭼﻨﯿﻦ ﻓﻨﺎوریﻫﺎﯾﯽ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻣﯽﭘﺬﯾﺮﻧﺪ و ﮐﺎرآﻣﺪ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ.
ﺑﻠﻪ دﻗﯿﻘﺎ .وﻗﺘﯽ ﺑﻪ درﯾﺎ ﻣﯽاﻓﺘﯽ، راه دیگری جز شنا کردن نداری. ﺑﺎﯾﺪ مدام ﺷﻨﺎ ﮐﻨﯽ. در ﻧﻘﻄﻪ ﺑﯽﺑﺎزﮔﺸﺖ ﮐﻪ ﻗﺮار ﺑﮕﯿﺮی ﺗﻤﺎم ﻗﺪرت و ﺗﻮان را ﺟﻤﻊ ﻣﯽﮐﻨﯽ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻗﯿﻤﺘﯽ ﺑﻪ ﻫﺪف ﺑﺮﺳﯽ. خرسند نیستم که این را می گویم، ولی شوربختانه، اﯾﻦ روﺣﯿﻪ در ﮐﺸﻮر ﻣﺎ ﺑﺴﯿﺎر ﻧﺎﯾﺎب اﺳﺖ. ﺟﻮاﻧﺎن ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﺎ ذﻫﻦ ﻣﺤﺪود و ﺗﻔﮑﺮ ﮐﺎرﻣﻨﺪی ﺗﺮﺑﯿﺖ ﺷﻮﻧﺪ. ﻫﻤﻪ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ ﻋﺎﻗﻞ ﺑﺎش، ﻣﻦ اما جزو معدود افرادی هستم که می گویند، دﯾﻮاﻧﻪ ﺑﺎش. برای ﺧﻄﺮﭘﺬﯾﺮی ﺑﺎﯾﺪ ﺧﻮد را آﻣﺎده ﮐﻨﯽ. ﺑﺮای ﺳﻔﺮ ﺑﻪ ﻧﻘﻄﻪ ﺑﯽﺑﺎزﮔﺸﺖ آﻣﺎده ﺑﺎﺷﯽ.ﻣﻦ ﻫﻤﯿﺸﻪ دراوج ﻣﺤﺮوﻣﯿﺖﻫﺎ و ﺳﺨﺘﯽﻫﺎ، ﺧﻼقﺗﺮ ﺑﻮده ام.
- ﺧﺎﺳﺘﮕﺎه ﻧﻮآوری و ﻫﻢآﻓﺮﯾﻨﯽ در ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺣﮑﻤﺮاﻧﯽ ﺷﺮﮐﺖ ﺷﻤﺎ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟
ما ﺑﺮای دﺳﺖ ﯾﺎﺑﯽ و در آغوش کشیدن ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ، ﺑﺎﯾﺪ از ﻧﻈﺎم ﺳﻮژه ﺑﻪ ﻧﻈﺎم اﺑﮋه ﺑﺮﺳﯿﻢ .ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ در ﭘﯿﻮﻧﺪ ﺑﺎ اﯾﻦ ﻧﮕﺮش، ﻣﺎ در شرکت جوان خود، ﺑﺎ ﭘﺮوژهﻫﺎ ﭼﺎﻟﺶ دارﯾﻢ و ﻧﻮآوری را از داﺧﻞ ﭘﺮوژهﻫﺎ و در تعامل با تک تک متخصصان و کارکنان، ﮐﺸﻒ و اﺳﺘﺨﺮاج ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ. ﻣﺰﯾﺖ رﻗﺎﺑﺘﯽ ﻣﺎ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﺎرﻫﺎﯾﯽ را ﺑﺮﻋﻬﺪه ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ ﮐﻪ دﯾﮕﺮان ﺟﺮات ﺧﻄﺮﭘﺬﯾﺮی آن را ﻧﺪارﻧﺪ. به شدت معتقدم زﻧﺪﮔﯽ در ﺑﺴﺘﺮ ذﻫﻦ ﻧﺎﻣﺤﺪود، ﺟﺬاﺑﯿﺖ دارد. ﺑﺎ ﮐﺎرﺑﺴﺖ ﭼﻨﯿﻦ روﯾﮑﺮد و ﺑﺎوری، ﻫﺮﮐﺪام از کلانﺷﺮﮐﺖﻫﺎ ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ ﯾﮏ دوﻟﺖ ﺑﺎﺷﺪ .ﺷﺮﮐﺖﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ارزش اﻓﺮﯾﻦ ﺑﺎﺷﻨﺪ، دوﻟﺖﻫﺎ ﻧﺎﮔﺰﯾﺮ ﺑﻪ ﺣﺮفﺷﻨﻮﯾﯽ از آنﻫﺎ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺑﻮد.
- ﺗﺎﻣﯿﻦ اﻗﻼم و ﺗﺪارﮐﺎت ﺷﺮﮐﺖ ﭘﺘﺮو ﻧﯿﺮو ﺻﺒﺎ( ﺑﺨﺶ ﺧﺮﯾﺪ و ﺗﺎﻣﯿﻦ )، به ﯾﮏ ﺗﻔﮑﺮ ﻟﺠﺴﺘﯿﮑﯽ ﻧﯿﺎز دارد ﮐﻪ ﺻﻨﻌﺖ ﺣﻤﻞوﻧﻘﻞ ﺑﻪﻋﻨﻮان ﺣﻠﻘﻪای ﻣﻬﻢ از زﻧﺠﯿﺮه ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ اﺳﺖ .ﺑﺮای مخاطبان ما جالب است بدانند اﺳﺎﺳﺎ اﯾﻦ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺑﺎ ﭼﻪ ﻧﯿﺎزﻫﺎﯾﯽ در ﻋﺮﺻﻪﻫﺎی ﺣﻤﻞوﻧﻘﻞ روﺑﺮو اﺳﺖ؟
ﺷﻤﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﻣﯽداﻧﯿﺪ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﮐﺸﻮری ﺑﺪون ﺗﻮﺟﻪ ﻻزم و ﺑﺎﯾﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮع ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ و ﻟﺠﺴﺘﯿﮏ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎﯾﺪار دﺳﺖ ﻧﯿﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ .ﻣﻦ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﮐﻠﯿﺪی ﺑﻮدن ﺟﺎﯾﮕﺎه ﺣﻤﻞو ﻧﻘﻞ ﺑﺮای ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ اﻗﺘﺼﺎد اﻋﺘﻘﺎد دارم و ﭼﺎﻟﺶ اﺻﻠﯽ در اﯾﻦ ﺑﺨﺶ را ﻧﺒﻮد راﻫﺒﺮد واﺣﺪ ﺑﺮای ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ دﺳﺘﮕﺎهﻫﺎ ﻣﯽداﻧﻢ ﮐﻪ از اﻣﮑﺎﻧﺎت ﺑﻪ درﺳﺘﯽ ﺑﻬﺮه ﺑﺮدای ﻧﻤﯽﺷﻮد .ﺣﻠﻘﻪﻫﺎی زﻧﺠﯿﺮه ﺗﺎﻣﯿﻦ ﺷﺒﮑﻪ ﻟﺠﺴﺘﯿﮑﯽ ﮐﺸﻮر ﺑﻪ ﺻﻮرت ﯾﮑﭙﺎرﭼﻪ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﺘﺼﻞ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ و ﺳﯿﺎﺳﺖﮔﺬاریﻫﺎ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺟﺰﯾﺮه ای اﺳﺖ.
در اﯾﻦﺟﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺷﻤﺎ را ﺑﻪ سرفصل ﺿﺮورت ﺷﮑﻞ ﮔﯿﺮی دﻫﮑﺪهﻫﺎی ﻟﺠﺴﺘﯿﮏ در اﯾﺮان ﺟﻠﺐ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﺤﻘﻖ آنﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﺸﮑﻼت ﮐﻨﻮﻧﯽ ﮐﺸﻮر ﻣﺮﺗﻔﻊ ﻣﯽﺷﻮد و آﻫﻨﮓ ﺗﻮﺳﻌﻪ در اﯾﺮان ﺷﺘﺎب ﻣﯽﮔﯿﺮد .واﻗﻌﯿﺖ آن اﺳﺖ ﮐﻪ دﻫﮑﺪهﻫﺎی ﻟﺠﺴﺘﯿﮏ در اﯾﺮان رﺷﺪ ﻧﺎﯾﺎﻓﺘﻪ و ﻧﺤﯿﻒ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
ﺑﺤﺚ دﯾﮕﺮ آن اﺳﺖ ﮐﻪ دادهﻫﺎی ﮐﻼن Big Data در ﺷﺒﮑﻪ ﺣﻤﻞوﻧﻘﻞ و ﺗﺠﺎرت ﻏﺎﯾﺐ اﺳﺖ .در ﻣﻮارد ﺑﺴﯿﺎری، ﻣﺸﺨﺺ ﻧﯿﺴﺖ ﭼﻪ ﺷﺨﺼﯽ ﺗﺎﺟﺮ اﺳﺖ، کالاها ﭼﻪ زﻣﺎﻧﯽ ﻣﯽآیند و ﺑﻪ ﭼﻪ ﻣﻘﺼﺪﻫﺎﯾﯽ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽکنند.ﭼﻪ ﺑﺎرﻫﺎﯾﯽ را ﺣﻤﻞ ﻣﯽکنند و ﻧﻔﺮات آن ﭼﻪ اﺷﺨﺎﺻﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ؟ ﻧﻘﯿﺼﻪ ﮐﻼن دادهﻫﺎ در ﻫﻤﻪ ﺑﺨﺶﻫﺎی ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ اﻋﻢ از زﻣﯿﻨﯽ،ﺟﺎدهای رﯾﻠﯽ و ﻫﻮاﯾﯽ ﻗﺎﺑﻞ ﻣﺸﺎﻫﺪه اﺳﺖ.
ﺑﻪ ﻓﺮض اﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺑﺨﻮاﻫﯿﺪ با ﮐﺸﻮرهای آفریقایی همکاری تجاری و بازرگانی داشته باشید، ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺪاﻧﯿﺪ ﭼﻪ ﺑﺎزرﮔﺎﻧﺎﻧﯽ در اﯾﻦ ﺑﺎزار ﻓﻌﺎل ﻫﺴﺘﻨﺪ و چه کالاهای داد و ستد می شود .اﯾﻦ دادهﻫﺎی ﮐﻼن در ﺑﺨﺶ ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ ﻏﺎﯾﺐ اﺳﺖ. به نظر می رسد باید زمینه حضور شرکتهای دانش بنیان و استارت آپ ها در این حوزه ایجاد شود و در اﯾﻦ ﺧﺼﻮص ﺑﻪ ﺣﺎﮐﻤﯿﺖ ﺑﺮای ﺣﻞ ﭼﺎﻟﺶ و نقیصه، ﮐﻤﮏ شود. ﺣﻤﻞ وﻧﻘﻞ اﯾﺮان ﺑﺰرﮔﺘﺮﯾﻦ ﻇﺮﻓﯿﺖ را دارد ﺗﺎ ﺑﻪ درآﻣﺪ ﭼﻨﺪ ﺻﺪ ﻣﯿﻠﯿﺎرد دﻻری ﺑﺮﺳﺪ.
شما در ﺑﺨﺶ ﺣﻤﻞوﻧﻘﻞ ﻫﻮاﯾﯽ، به ﮔﺴﺘﺮه ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻧﻈﯿﺮ ﺗﺮﮐﯿﻪ ﺗﻮﺟﻪ کنید. ﺷﻤﺎ ﻫﻮاﭘﯿﻤﺎﯾﯽ ﺗﺮﮐﯿﺶ را ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ چه بازاری را در دست گرفته است. در ﺣﺎل ﺣﺎﺿﺮ اﯾﻦ ﺷﺮﮐﺖ، ﺑﻪ دوردﺳﺖﺗﺮﯾﻦ ﻧﻘﺎط ﺟﻬﺎن ﭘﺮواز دارد و از اﯾﻦ ﻟﺤﺎظ، ﻣﺰﯾﺖ رﻗﺎﺑﺘﯽ ﮐﻢﻧﻈﯿﺮی ﺑﻪ دﺳﺖ آورده اﺳﺖ .وﻗﺘﯽ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ این خط هوایی کشور همسایه ﺳﻔﺮ ﻣﯽﮐﻨﯿﺪ، ﻣﺴﺎﻓﺮ را در ﮐﺎﻧﻮن ﭘﺮوازی در اﺳﺘﺎﻧﺒﻮل ﻗﺮار ﻣﯽدﻫﻨﺪ. ﭘﺲ ﺗﺼﻮر ﻧﮑﻨﯿﻢ ﻫﻮاﭘﯿﻤﺎﯾﯽ ﺗﺮﮐﯿﺶ ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮏ ﺷﺒﮑﻪ ﭘﺮوازی اﺳﺖ ﺑﻠﮑﻪ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺗﺮﮐﯿﻪ را ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻣﯽﮐﻨﺪ و اﺷﺎﻋﻪ ﻣﯽدﻫﺪ و ﮐﻤﮏ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﻇﺮﻓﯿﺖﻫﺎی ﮔﺮدﺷﮕﺮی و اﻗﺘﺼﺎدی اﯾﻦ ﮐﺸﻮر ﺷﮑﻮﻓﺎ ﺷﻮد .آﯾﺎ ﺧﻄﻮط ﻫﻮاﭘﯿﻤﺎﯾﯽ اﯾﺮان ﺗﻮاﻧﺴﺘﻪاﻧﺪ ﭼﻨﯿﻦ ﻧﻘﺸﯽ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ؟
اﯾﻦ در ﺣﺎﻟﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺻﻨﻌﺖ ﺣﻤﻞوﻧﻘﻞ، زﻧﺠﯿﺮه ای از ارزشﻫﺎ را ﺑﺎزآﻓﺮﯾﻨﯽ ﻣﯽﮐﻨﺪ.
در اﯾﻦ راﺑﻄﻪ، دﺳﺘﮕﺎهﻫﺎی ﺳﯿﺎﺳﺖﮔﺬار و ﻣﺠﺮی ﻧﻈﯿﺮ وزارت ﮔﺮدﺷﮕﺮی، وزارت اﻣﻮر ﺧﺎرﺟﻪ، اﻗﺘﺼﺎد و داراﯾﯽ، وزارت راه و ﺷﻬﺮﺳﺎزی و ﺑﺨﺶ ﺧﺼﻮﺻﯽ ﻻزم اﺳﺖ ﻫﻤﮑﺎری ﺗﻨﮕﺎﺗﻨﮓ ﺑﺎ ﻫﻢ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺗﺎ دﯾﭙﻠﻤﺎﺳﯽ اﻗﺘﺼﺎدی ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺗﻘﻮﯾﺖ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻣﻠﯽ ﮔﺮدد .ﮐﺸﻮری ﻣﻮﻓﻖ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﻈﺎم ﯾﮑﭙﺎرﭼﻪ ﺣﮑﻤﺮاﻧﯽ را در ﺳﻨﺪ ﭼﺸﻢاﻧﺪاز ﺧﻮد ﭘﯿﺎدهﺳﺎزی ﮐﺮده ﺑﺎﺷﺪ و ﺑﺎ دادهﻫﺎی ﮐﻼن ﻓﺮﺻﺖﻫﺎی ﺗﺎزه ﺑﺮای ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮان و ﺻﺎﺣﺒﺎن ﮐﺴﺐوﮐﺎر ﺑﯿﺎﻓﺮﯾﻨﺪ.
- ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ ﭘﺮوژهﻫﺎی در دﺳﺖ اﺟﺮای ﺷﺮﮐﺖ ﭘﺘﺮو ﻧﯿﺮوﺻﺒﺎ ﭼیست .اﯾﻦ ﭘﺮوژهﻫﺎ ﻫﻢاﮐﻨﻮن از ﭼﻪ ارزﺷﯽ ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﮐﯿﻔﯽ و ﮐﻤﯽ ﺑﺮﺧﻮردار ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﭼﻪ ﻗﺪر اﺷﺘﻐﺎلزاﯾﯽ داﺷﺘﻪ اﺳﺖ؟
ﭘﺮوژهﻫﺎی ﭘﺘﺮو ﻧﯿﺮو ﺻﺒﺎ در ﺣﺎل ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺮای ﺣﺪود 2500 ﻧﻔﺮاﺷﺘﻐﺎلزاﯾﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه داﺷﺘﻪ اﺳﺖ .در ﯾﮏ ﻧﮕﺎه اﺟﻤﺎﻟﯽ ۲۲ ﭘﺮوژه از 34 ﭘﺮوژه ﭘﺘﺮو ﻧﯿﺮو ﺻﺒﺎ در ﺻﻨﻌﺖ ﻧﻔﺖ، ﮔﺎز و ﭘﺘﺮوﺷﯿﻤﯽ ﺑﻮده اﺳﺖ. از ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ ﭘﺮوژهﻫﺎی ﭘﺘﺮوﺷﯿﻤﯽ ﮐﺸﻮر، ﻃﺮح جمع آوری گازهای فلر درمجموعه ﺑﯿﺪﺑﻠﻨﺪ ﺧﻠﯿﺞ ﻓﺎرس اﺳﺖ. اﯾﻦ ﻣﮕﺎ ﭘﺮوژه ﮐﻪ ﻧﻘﺶ و ﺟﺎﯾﮕﺎه ﻣﻬﻤﯽ در ﺻﻨﻌﺖ ﭘﺘﺮوﺷﯿﻤﯽ ﮐﺸﻮر دارد در ﺳﺎلﻫﺎی اﺧﯿﺮ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ اﻓﺖ ﻓﺸﺎر ﻣﺨﺎزن ﮔﺎز ﻧﺘﻮاﻧﺴﺘﻪ ﺑﻪ اﺳﺘﻔﺎده ﮐﺎﻣﻞ از ﻇﺮﻓﯿﺖ ﺧﻮد ﺑﺮﺳﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﭘﺮوژه ﺟﻤﻊآوری ﮔﺎزﻫﺎی ﻫﻤﺮاه ﺑﻪ ارزش ۱ ﻣﯿﻠﯿﺎرد و 200 ﻣﯿﻠﯿﻮن ﯾﻮرو ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺷﺪ ﮐﻪ ﭼﻬﺎر ﭘﯿﻤﺎﻧﮑﺎر ﺑﺰرگ از ﺟﻤﻠﻪ ﺷﺮﮐﺖ ﭘﺘﺮو ﻧﯿﺮو ﺻﺒﺎ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ اﺗﻤﺎم ﭘﺮوژه ﺟﻤﻊآوری ﮔﺎزﻫﺎی ﻫﻤﺮاه را ﺑﺮﻋﻬﺪه دارﻧﺪ.
ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻣﺎ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﭘﺮوژه ﻣﺎرون 3 ، ﮔﺎز را ﻧﻤﺰداﯾﯽ ﮐﻨﯿﻢ و ﻣﺠﺪد ﺑﻪ ﭘﺎﻻﯾﺸﮕﺎه ﺑﯿﺪﺑﻠﻨﺪ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﻣﺤﺼﻮﻻت ﭘﺎﻻﯾﺸﮕﺎﻫﯽ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﯽﮐﻨﺪ .اﯾﻦ ﺳﻪ ﭘﺮوژه ﺟﻤﻌﺎ 10 اﻟﯽ 15 درﺻﺪ ﺧﻮراک ﭘﺎﻻﯾﺸﮕﺎه را ﺑﺎﻻ ﻣﯽﺑﺮد ﺗﺎ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاری ﭼﻬﺎرﻣﯿﻠﯿﺎرد دﻻری ﺑﯿﺪﺑﻠﻨﺪ ﺑﻪ ﺳﻮددﻫﯽ ﺑﺎﻻﺗﺮی ﺑﺮﺳﺪ .اﯾﻦ ﭘﺮوژه ﺑﺮای ﻫﻠﺪﯾﻨﮓ ﺧﻠﯿﺞﻓﺎرس ﺑﺴﯿﺎر ﺣﺎﺋﺰ اﻫﻤﯿﺖ اﺳﺖ.
ﻫﻢاﮐﻨﻮن ﺳﻪ ﭘﺮوژه ﻣﻬﻢ ﻣﺎرون۳ ،ﻣﺎرون ۵ و راﻣﺸﯿﺮ را ﺑﺎ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ در دﺳﺖ اﺟﺮا دارﯾﻢ . ما در ﻫﻔﺖ ﻣﺎه ﮔﺬﺷﺘﻪ ﮐﻪ وارد اﯾﻦ ﺳﻪ ﭘﺮوژه ﺷﺪﯾﻢ، در ﺗﺮاز ﭘﯿﻤﺎﻧﮑﺎران ﺧﺎرﺟﯽ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ اﯾﻦ ﭘﺮوژه را ﻣﺤﻘﻖ ﮐﺮدﯾﻢ. از دﯾﮕﺮ ﭘﺮوژهﻫﺎی ﻣﻬﻢ در دﺳﺖ اﺟﺮای ﭘﺘﺮو ﻧﯿﺮو ﺻﺒﺎ، ﭘﺮوژه ﻣﺎﻫﺸﻬﺮ اﺳﺖ ﮐﻪ اﻓﺰاﯾﺶ ﺧﻮراک ﭘﺘﺮوﺷﯿﻤﯽ ﮐﺎرون را ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻣﯽﮐﻨﺪ.
ﭘﺘﺮوﺷﯿﻤﯽ ﮐﺎرون در ﺧﺎورﻣﯿﺎﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﭘﺘﺮوﺷﯿﻤﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺤﺼﻮل اﯾﺰوﺳﯿﺎﻧﺎت را ﺑﺎ ﺳﻮددﻫﯽ ﺑﺴﯿﺎر ﺑﺎﻻ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﯽﮐﻨﺪ و وﻇﯿﻔﻪ ﺳﺎﺧﺖ ﺳﺎزه اﯾﻦ ﭘﺮوژه ﺑﺮﻋﻬﺪه ﺗﯿﻢ ﻣﺎ ﻗﺮار دارد .ﻫﻢزﻣﺎن ﻃﺮاﺣﯽ، ﺧﺮﯾﺪ و اﺟﺮا ﺷﻤﺎر دﯾﮕﺮی از ﭘﺮوژهﻫﺎ را ﺑﺮﻋﻬﺪه دارﯾﻢ.
- از ﺻﺤﺒﺖ ﺷﻤﺎ اﯾﻦﮔﻮﻧﻪ اﺳﺘﻨﺒﺎط ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ ﻋﻼوه ﺑﺮ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎی ﭘﯿﻤﺎﻧﮑﺎری ﺑﻪ ﺻﻨﻌﺖ ﭘﺘﺮوﺷﯿﻤﯽ ﻋﻼﻗﻪ وﯾﮋه ای دارﯾﺪ؟
ﺑﻠﻪ. ﺑﺮ اﯾﻦ ﺑﺎورم ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻫﻢﭼﻨﺎن ﺑﻪ ﺻﻨﻌﺖ ﭘﺘﺮوﺷﯿﻤﯽ ﺗﻮﺟﻪ وﯾﮋه ای داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ. ﺻﻨﻌﺖ ﭘﺘﺮوﺷﯿﻤﯽ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎ ارزآوری ﺷﮕﻔﺖآور، اﯾﺮان را در جایگاه بسیار بالایی قراردهد ﮐﻪ اﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﺑﺎ اﺣﺘﺮام ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺗﻼشﻫﺎی ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ، ﺑﻪ ﻗﺪر ﮐﻔﺎﯾﺖ ﻧﺒﻮده اﺳﺖ .ﺷﻤﺎ ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ در ﺣﺎل ﺣﺎﺿﺮ، ﺷﺮﮐﺖ ﺳﺎﺑﯿﮏ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎن ﺳﺎﻻﻧﻪ ﺑﯿﺶ از 200 ﻣﯿﻠﯿﺎرد دﻻر ﺻﺎدرات ﻓﺮآورده دارد .اﯾﻦ در ﺣﺎﻟﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺠﻤﻮع ﺻﺎدرات ﻣﺠﻤﻮﻋﻪﻫﺎی ﭘﺘﺮوﺷﯿﻤﯽ اﯾﺮان ﺑﻪ 20 ﻣﯿﻠﯿﺎرد دﻻر ﻫﻢ ﻧﻤﯽرﺳﺪ .اﯾﻦ را ﻫﻢ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﮐﻪ درآﻣﺪ ارزی ﻣﺎ از ﭘﺘﺮوﺷﯿﻤﯽ در ﺳﺎلﻫﺎی اﺧﯿﺮ و در ﺷﺮاﯾﻂ ﺗﺤﺮﯾﻢ، ﻧﻘﺶ ﻣﻮﺛﺮی داﺷﺘﻪ اﺳﺖ.
ﺟﺎﻟﺐ اﺳﺖ ﺑﺪاﻧﯿﺪ ﻣﺤﺼﻮل ﭘﻠﯽﭘﺮوﭘﻠﯿﻦ در اﯾﺮان ﺣﺪود ﯾﮏ ﻣﯿﻠﯿﻮن ﺗﻦ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﯽﺷﻮد و ﻇﺮﻓﯿﺖ ﺧﺎﻟﯽ در دﻧﯿﺎ از ۹ ﺗﺎ 12 ﻣﯿﻠﯿﻮن ﺗﻦ وﺟﻮد دارد ﮐﻪ در آﯾﻨﺪه، ﻧﯿﺎز ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﺤﺼﻮل در ﺟﻬﺎن ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻫﻢ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ.
ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ از اﯾﻦ ﺗﻘﺎﺿﺎی وﺳﯿﻊ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﭘﻠﯽﭘﺮوﭘﻠﯿﻦ ﻣﯽﺗﻮان ﺑﺴﯿﺎر ﺑﻬﺮه ﺑﺮد .آن ﻗﺪر ﻇﺮﻓﯿﺖ در ﺻﻨﻌﺖ ﭘﺘﺮوﺷﯿﻤﯽ ﺑﺎ ﭼﻬﺎر ﻫﺰار ﻧﻮع ﻣﺤﺼﻮل زﯾﺎد اﺳﺖ ﮐﻪ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﺼﻮر ﻧﯿﺴﺖ .در راﺳﺘﺎی ورود ﺑﻪ ﺻﻨﻌﺖ ﭘﺘﺮوﺷﯿﻤﯽ ﺑﺎ اﻧﺠﺎم ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﮐﺎرﺷﻨﺎﺳﯽ و ﻧﯿﺎزﺳﻨﺠﯽﻫﺎی ﻣﻌﺘﺒﺮ ﻗﺼﺪ ورود ﺑﻪ اﯾﺠﺎد ﻣﺠﺘﻤﻊ ﺑﺎ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﺤﺼﻮل وﯾﮋه ای را دارﯾﻢ ﮐﻪ در زﻧﺠﯿﺮه ارزش ﺻﻨﻌﺖ ﭘﺘﺮوﺷﯿﻤﯽ ﻣﻬﻢ اﺳﺖ .ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﺎﻧﻪ، ﺑﺎ ﺗﺎﯾﯿﺪ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﺧﻮراک ﭘﺘﺮوﺷﯿﻤﯽ ﺗﻮﺳﻌﻪ آﯾﻨﺪه ﺻﺒﺎ، ﻗﺼﺪ ورود به این صنعت و اﺣﺪاث ﭘﺎﻻﯾﺸﮕﺎه را دارﯾﻢ.
- داﻧﺶ ﻓﻨﯽ، ﻣﻬﻨﺪﺳﯽ در اﺟﺮای ﭘﺮوژهﻫﺎی ﺻﻨﺎﯾﻊ ﻧﻔﺖ، ﮔﺎز و ﭘﺘﺮوﺷﯿﻤﯽ ﺗﺎ ﭼﻪ اﻧﺪازه در ﺷﺮﮐﺖ ﭘﺘﺮو ﻧﯿﺮو ﺻﺒﺎ ﻧﻬﺎدﯾﻨﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ و ﻧﯿﺮوی ﺗﺨﺼﺼﯽ آن ﺷﺮﮐﺖ، از ﭼﻪ ﻇﺮﻓﯿﺘﯽ ﺑﺮای ﺻﺪور ﺧﺪﻣﺎت ﻓﻨﯽ و ﻣﻬﻨﺪﺳﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﺮﺧﻮردار ﺷﺪه اﻧﺪ؟
من به طور ویژه، ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ را رﺻﺪ ﮐﺮدم و ﻏﺮب آﻓﺮﯾﻘﺎ را ﻣﻨﻄﻘﻪای ﺑﺴﯿﺎر ﺑﮑﺮ ﺑﺮای ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاری یافته ام. از ﺳﻮی دﯾﮕﺮ ﺑﺎزار ﺑﺴﯿﺎر ﺧﻮﺑﯽ در ﮐﺸﻮر ﻋﺮاق ﺑﺮای ﺷﺮﮐﺖﻫﺎی اﯾﺮاﻧﯽ وﺟﻮد دارد و ﻣﺎ ﺑﺮای ﺻﺪور ﺧﺪﻣﺎت ﻓﻨﯽ و ﻣﻬﻨﺪﺳﯽ ﻧﯿﺰ آﻣﺎده ﻣﯽﺷﻮﯾﻢ.
ﻣﻌﺘﻘﺪم ﻧﻔﻮذ در ﻫﺮ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺑﺎﯾﺪ در ﺳﻄﺢ ﺑﺎﻻ و ﻣﻮﻟﺪ ﺑﺎﺷﺪ. برای ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ در ﺑﺎزارﻫﺎی ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ، در اﺧﺘﯿﺎر داﺷﺘﻦ ﻧﯿﺮوﻫﺎی ﻣﺘﺨﺼﺺ در ﻫﻤﻪ ﻋﺮﺻﻪﻫﺎ ﻻزم و ﺿﺮوری اﺳﺖ .اﯾﻦ در ﺣﺎﻟﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﻤﺎر ﻣﻬﻨﺪﺳﺎن ﺻﺎﺣﺐ ﺻﻼﺣﯿﺖ در ﺻﻨﻌﺖ ﻧﻔﺖ و ﮔﺎز ﺑﺴﯿﺎر ﮐﻤﯿﺎب ﺷﺪه و اﯾﻦ ﻋﺎرﺿﻪ ﺑﻪ اﯾﻦ دﻟﯿﻞ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮐﺎدر ﻋﻠﻤﯽ و ﺗﺨﺼﺼﯽ ﺑﻬﺎی ﮐﺎﻓﯽ ﻧﺪاده اﯾﻢ.
- در ﺟﻤﻊﺑﻨﺪی اﯾﻦ ﺑﺤﺚ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺗﻔﮑﺮ ﺧﺎﻟﻖ، ذﻫﻦ ﻧﺎﻣﺤﺪود، ﭘﻮﯾﺎﯾﯽ و ﻧﻮآوری، روﯾﺎﭘﺮدازی و ﮐﺎرآﻓﺮﯾﻨﯽ اﺷﺎره ﮐﺮدﯾﺪ .در ﺟﺎﯾﯽ ﻫﻢ ﻣﻮﺿﻮع اﺗﺼﺎﻻت ﻋﻤﯿﻖ و ﺧﻠﻖ ﻣﺸﺎرﮐﺖﻫﺎی ﮐﻠﯿﺪی را ﻣﻬﻢ داﻧﺴﺘﯿﺪ .ﻗﺪری در این باره توضیح دهید.
اﺗﺼﺎﻻت ﻋﻤﯿﻖ آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﮐﺎر ﮐﻨﯿﻢ و ﭘﯿﻮﻧﺪﻫﺎی اﺳﺘﻮار ﺷﮑﻞ دﻫﯿﻢ. در این رویکرد، لازم است ﻧﻘﺎط ﻗﻮت و ﺿﻌﻒ را ﭘﯿﺪا ﮐﺮده و در ﺣﺮﮐﺘﯽ دﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﺑﺎ ﺷﻔﺎﻓﯿﺖ و ﺻﺪاﻗﺖ ﺑﻪ ﻫﻢاﻓﺰاﯾﯽ دﺳﺖ ﯾﺎﺑﯿﻢ .ﻧﮑﺘﻪ دﯾﮕﺮ آن اﺳﺖ اﺗﺼﺎﻻت ﻋﻤﯿﻖ را در ﺑﺴﺘﺮ ﺷﺮاﮐﺖﻫﺎی ﮐﻠﯿﺪی ﺑﺎ ﮔﺮوهﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺮﻗﺮار ﮐﻨﯿﻢ ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﯿﻢ ﺑﺎ ﭼﺎﺑﮑﯽ و ﻗﺪرﺗﻤﻨﺪی ﭘﺮوژهﻫﺎی ﺑﺰرگ را ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﮐﻨﯿﻢ و در ﻧﻬﺎﯾﺖ آن ﭼﻪ را ﮐﻪ ﺑﺴﯿﺎری ﺗﺼﻮر ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻧﺸﺪﻧﯽ اﺳﺖ، ﺷﺪﻧﯽ ﻧﻤﺎﯾﯿﻢ و هر روز از نو، متولد شویم.
انتهای پیام/
